سقوط شاه حاصل ۸۰ ساله مطالبه مردمی برای کسب استقلال سیاسی بود
تاریخ انتشار: ۲۲ بهمن ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۷۳۱۳۹۹
مجتبی سلطانی مورخ و پژوهشگر تاریخ معاصر در گفتگو با جام جم آنلاین با اشاره به اینکه رژیم شاهنشاهی در اواخر سلطنت شاه به این نتیجه رسید که دیگر پایگاهی در بین مردم ندارد و ادامه حکومت پهلوی یک پروژه خاتمه یافته است تصریح کرد: با توجه به اسناد و اطلاعات مستندی که وجود دارد و همچنین آنچه که در طول این سالها منتشر شده مشخص است که محمدرضا شاه پهلوی آخرین پادشاه تاریخ ایران از مدتها قبل از پیروزی انقلاب به علت اوج گیری انقلاب و خشم مردم علیه خودش و نظام سلطنتی، پرونده سلطنت را خاتمه یافته میدید و به همین دلیل چ نه در ذهنیت فردی و نه در دیدگاه مشاوران و همکاران و مسئولان آمریکایی و غربی که در آن ماههای آخر برای وضعیت و سرنوشت رژیم پهلوی تعیین کننده بودند هیچ چشم اندازی از بقای شاه و یا بازگشت او به قدرت وجود نداشت، اما در چارچوب برخی معادلات و محاسبات تصور میکردند که اگر بتوانند بر بعضی از بحرانها فائق بیایند و آن طور که مطلوبشان است سناریوهای خاصی را پیش ببرند شاید بتوان به تدوام سلطنت دلخوش کرد یا اینکه نهایتا به تغییر رژیم تن در دهند به همین دلیل آن زمان میشود به این شکل این واقعیت را یک امر بدیهی دانست که همگان نسبت به لزوم فرار و اخراج شاه از کشور به اجماع رسیده بودند و حتی شاه هم به این نتیجه رسیده بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی ادامه داد: به همین دلیل در بعضی از خاطرات و صحبتها هست که به سفرای آمریکا و انگلیس دائم ابراز عجله میکرد و میگفت که چه میشود که من هر چه زودتر از ایران خارج شوم. چون یک ترس ذاتی و جبن شخصیتی در درون او و پدرش وجود داشت به این علت که حکومتشان را مرهون حمایت بیگانه میدانستند نسبت به مواجه با خشم و اعتراضات مردم همیشه احساس وحشت و هراس داشتند و به همین دلیل شاه میخواست هر چه سریعتر ایران را ترک کند و همگان هم به لزوم رفتن او در این مقطع اذعان داشتند. البته تا پیش از این مقطع بسیاری در پی آن بودند که به یک شکلی صحنه را تغییر بدهند، اما استقامت مردم و تدوام تظاهراتها و بی ثمر ماندن سرکوب خشن و خونین اجتماعات مردمی باعث شده بود که دیگر به این نتیجه رسیده بودند که حداقل برای عبور از این مرحله، شخص شاه را به عنوان نقطه اصلی تنفر و نفی مردم از صحنه خارج کنند تا فرصتی برای تغییر آرایش سیاسی پیدا کنند.
این پژوهشگر تاریخ معاصر با اشاره به اینکه از نظر برخی از وابستگان به رژیم سلطنتی و حتی بعضی از فعالان سیاسی آن روزگار سقوط شاه امر محالی تلقی میشد گفت: برخی از نیروهای فعال سیاسی مبارز که گرایش لیبرالی و غربگرا داشتند معتقد بودند اساسا امکان پذیر نیست که شخص شاه و یا خاندان سلطنتی پهلوی و یا نظام سلطنتی از ایران زدوده شود. این را یک امر محال تلقی میکردند بنا بر دلایل تاریخی و سیاسی که قائل بودند، اما دیدگاه حضرت امام و بسیاری از رهبران انقلابی همراه ایشان و بخش عمدهای از مردم،کار شاه تمام شده بود. ضمن اینکه شخص شاه به دلیل بیماری که داشت و البته آن زمان این بیماری امر پنهانی و مردم از آن اطلاعی نداشتند و حتی از بین مقامات خارجی هم افراد محدود و خاصی از آن اطلاع داشتند امیدی به بازگشت خود قدرت نداشت و این آمادگی را داشت که اگر شرایط مناسب باشد از طریق جانشینانش به نظام سلطنتی تداوم بدهد و به همین دلیل شورای سلطنت ایجاد شد و بنا بر این بود که در صورت آرام شدن مردم و متوقف شدن انقلاب این مسیر را پیش ببرند، اما آنچیزی که اتفاق افتاد انفجار شادی و استقبال مردم از این اتفاق بگونهای بود که حتی اندک امیدی که دیگران هم ممکن بود در این زمینه داشته باشند زایل کرد.
سلطانی با بیان اینکه خروج شاه از ایران مثل یک رفتن اختیاری نبود بلکه اراده ملت این خواسته را تحمیل کرد اظهار داشت: در واقع اخراج از طرف ملت بود و شاه برای رهایی از محاکمه احتمالی و مواجه شدن با خشم مردم بنا را بر فرار گذاشت و در آن شرایط در بازه زمانی ۵۶ تا ۵۷، اگر هم کسی تصور میکرد که درصد اندکی محبوبیت یا اعتبار و سرمایه اجتماعی برای شخص شاه یا حکومت شاه وجود دارد کاملا از بین رفته بود. منتهی نکته این است که ما باید توجه کنیم که یک فرایند دفعی و مقطعی نبود.
وی مساله از بین رفتن مشروعیت و جایگاه و اعتبار اجتماعی رژیم سلطنتی و شخص شاه را یک پروسه طولانی دانست و تاکید کرد: وقتی که سال ۱۳۲۰ یک جوان ۲۲ سالهای که در گذشته در سوییس تحصیل کرده بود و مردم از او شناختی نداشتند و در پر قو بزرگ شده بود به یکباره به عنوان پادشاه معرفی شد. در حالی که مجلسی که او در آن سوگند خورد در دوره استبداد رضا شاه پهلوی با یک انتخابات فرمایشی و دروغین شکل گرفت و اساسا فاقد مشروعیت بود. کشور هم که در اشغال روس و انگلیس بود و جالب اینجا است که پادشاهی محمدرضا با وساطت محمدعلی فروغی و پیگیریهای خاص او به عنوان استاد اعظم لژ فراماسونری صورت گرفت. کسی که در به سلطنت رساندن و تاجگذاری رضا پهلوی و همچنین سلطنت پسرش نقش داشت. فروغی در اواخر سلطنت رضا پهلوی او به عنوان نخست وزیر وارد عرصه شد و با وساطت و هماهنگی با روسیه و انگلیس و آمریکا که آن زمان به عنوان قدرت اصلی در جنگ جهانی دوم مطرح بود، اما هنوز نیروهای خود را به ایران نیاورده بود. به او کاملا تفهیم کردند که از ابتدا موجودیت و انتصاب محمدرضا به سلطنت متکی به حمایت قدرت بیگانه بویژه انگلیس است. این جوان ۲۲ ساله فاقد هر گونه دانش و تجربه سیاسی و فاقد شخصیت شکل گرفته مبتنی بر علایق میهنی روی کار آمد. فقدان علایق میهنی او از آنجا آشکار میشود که او از همان ابتدا یک لله انگلیسی داشت و به همراه خواهرانش هم در یک مدرسه متعلق به بهاییان تحصیل میکرد. بعدها هم یک آجودان بهایی برای او در نظر گرفته بودند. بهاییان هم تشکیلات صهیونیستی و فاسد و ایران ستیز بودند. وقتی هم که به سویس رفت ارنست پرون به دستور انگلیسیها به عنوان دوست و همراه محمدرضا قرار میدهند و حتی زمانی هم که به ایران آمد با محمدرضا بود.
وی با اشاره به ضعف شخصیتی شاه و پدرش خاطرنشان کرد: در زمان ۱۳۲۰ وقتی رضا شاه با وحشت و سرعت بعد از اینکه توافق انگلیسیها را برای حکومت پسرش گرفت سوار ماشین شد و فرار میکند و بعد از ورود به بندرعباس با کشتی انگلیسی از ایران خارج میشود در آن شرایط برغم اینکه نیروهای روس و انگلیس کشور را اشغال کرده بودند مردم به قدری از رفتن رضا شاه خوشحال بودند که این مساله تلخی اشغال را تحت الشعاع قرار داد و در واقع یک جور رهایی از فشار ۲۰ ساله از اختناق خشن و دیکتاتوری عریان رضا خانی را به قدری برایشان شادی آور بود که اساسا مساله اشغال ایران در افکار عمومی در مرحله دوم قرار گرفت. در چنین فضایی، طبیعی است که مردم به فرزند آن فرد علاقه و علقهای ندارند. یعنی اگر قرار بود در شرایطی این کار انجام شود و مجلس منتخب مردم روی کار باشد و امکان انتخاب و رای دادن مردم بود این کار صورت نمیگرفت، اما اشغالگران با استفاده از سلطهای که داشتند و قدرتی که در ایران از گذشته در ساختار داشتند در این مرحله به صورت رسمی برای انتخاب شاه وارد شدند. این شاه از ابتدا فاقد کمترین سرمایه و اعتبار اجتماعی بود.
سلطانی در پاسخ به این شبهه که عدهای فرایند انقلاب را حاصل صنعتی شدن و توسعه و رشد سریع طبقه متوسط میدانند که از ظرفیتهای لازم در برابر رشد و توسعهای که بواسطه پول حاصل از نفت برخوردار نبود و بنابراین اعتراضات انقلابی عمدتا در پایتخت رخ داد گفت: این تحلیل هم حاوی توهین به شعور ملت ایران است و هم برخلاف واقعیات و اسناد و آمارهای موجود. لازم است که اینجا توجه داشته باشیم که ۲۶ دی ۵۷ در عرصه انقلاب اسلامی محصول یک مبارزهای بود که از سال ۱۳۴۱ شروع شد و از حیث تجربیات تاریخی سابقه آن به قبل از مشروطیت بر میگردد. از زمانی که علیه امتیازات بیگانگان مبارزاتی که شروع شد بویژه مقابله با امتیاز تنباکو از سوی کمپانی انگلیسی و متعاقب آن جریان مشروطیت اتفاق افتاد. در واقع حاصل ۸۰ سال تمنا و آرزوی مردم ایران برای استقلال و آزادی و حسرت اجرای شریعت و اعمال عدالت باعث شد که مردم در این عرصه تلاش بکنند.
این پژوهشگر تاریخ انقلاب در پایان با اشاره به اینکه ملت در سایه رهنمودهای امام توانست نظام شاهنشاهی را با سابقه ۲۵۰۰ سرنگون کند خاطرنشان کرد: مشخص است که اراده ملت زمانی که تحت رهبری شجاعانه و قاطعانه یک حکیم مومن و وارسته تجلی پیدا میکند باعث تغییر بسیاری از معادلات میشود. به همین دلیل امام در پیامشان بعد از فرار شاه تصریح میکنند که ملت ایران با غلبه بر مشکلات و استقامت به مرحله اول پیروزی دست پیدا کردند. این اراده و خواسته و عزم ملت بود که شکل گرفت و این انرژی در طول سالها بویژه در سال پایانی انقلاب متمرکز شد و توانست همه آن محاسبات را تغییر دهد. این نکته را باید توجه داشت که انقلاب یک امر انتزاعی نیست. گاهی شنیده میشود که میگویند انقلاب چه کاری کرده است؟ انقلاب که یک موجودیتی در بیرون ندارد. انقلاب تجلی خواست و اراده مردم است و مردم بودند که انقلاب کردند و آن را آفریدند و آن را حفظ و پیش بردند.
منبع: جام جم آنلاین
کلیدواژه: حکومت پهلوی انقلاب اسلامی امام خمینی محمدرضا شاه همین دلیل رضا شاه شخص شاه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۷۳۱۳۹۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نسبت به حقآبه مردم کهگیلویه و بویراحمد بیمهری شد
نماینده ولی فقیه در استان کهگیلویه و بویراحمد از بی توجهی دولت برای اجرای سد آبریز ابراز نگرانی کرد و گفت: بی توجهی به مطالبه مردم پذیرفتنی نیست. - اخبار استانها -
به گزارش خبرگزاری تسنیم از دهدشت، حجتالاسلام والمسلمین سیدنصیر حسینی در اجلاسیه سرداران و 422 شهید شهرستان کهگیلویه با حضور معاون اجرایی رئیس جمهور اظهار داشت: واقعیت امر دولتهای مختلف نسبت به حقآبه مردم کهگیلویه و بویراحمد با وجود داشتن 10 درصد آبهای سطحی کشور بیمهری میکنند که انتظار میرود دولت سیزدهم نسبت به این مهم نگاه ویژه و خاصی داشته باشند.
وی با تاکید بر اینکه ما یکی از استانهایی هستیم که منابع آب فراوانی داریم، اما متاسفانه به درستی از این منابع برای استان استفاده نمیشود، عنوان کرد: برخی سدهای احداث شده در محدوده جغرافیایی استان آوردهای برای مردم استان ندارند.
حسینی خاطرنشان کرد: موضوع اجرای سد آبریز را بارها در حضور مسئولان کشوری طرح کردیم ولی طرح این مطالبه مردم بعد از دوساعت به کلی به فراموش سپرده شد، ولی واقعیت امر در صورت بیتوجهی دولت سیزدهم این مطالبه مردم را به اطلاع دفتر مقام معظم رهبری خواهیم رساند.
استاندار کهگیلویه و بویراحمد نیز در این آئین گفت: 500 هزار بشکه نفت روزانه در این استان برداشت میشود، ولی هنوز از محرومیت رنج میبرد و واقعیت امر ما ثروتمند هستیم اما اجازه نمیدهند از جیب خودمان پول برداریم.
سیدعلی احمدزاده تاکید کرد: اجرای سد آبریز به عنوان به یک آرزوی بر دل مانده و پتروشیمی چرام دو مطالبه مردم استان از رییس جمهوری و اعضای هیئت دولت است.
انتهای پیام/.